امشب شب چله است
یلداتون مبارک امشب اجیل خورون و انار خورون و هندونه خورون به راهه
دلهاتون دریایی و عمرتون یلدایی
بر همه ایرانیان عزیز مبارک باد این شب اهورایی
یلداتون مبارک امشب اجیل خورون و انار خورون و هندونه خورون به راهه
دلهاتون دریایی و عمرتون یلدایی
بر همه ایرانیان عزیز مبارک باد این شب اهورایی
اما خب جامعه مرد سالار ما خیلی کند نسبت به این تغییر وضعیت انعطاف نشون میده.البته تا زمانیکه قوانین پر نقص در ارتباط با خانم ها وجود داره طبیعیه که جامعه مقاومت میکنه .توی قانون زن پس از ازدواج تقریبا یک رباته که شوهرش بهش برنامه میده.براش باید و نباید تعریف میکنه .و به جای زن تصمیم میگیره که مثلا فلان کارو بکنه یا نه .
حق طلاق با مرده که یعنی به هر دلیلی میتونه بیاد زنش رو طلاق بده-حق حضانت فرزندی که مادرش نه ماه اونو تحمل کرده و 2سال تمام بهش شیر داده با مرده-حق اینکه اجازه بده زنش شاغل باشه یا نه با مرده - حق اینکه بزاره زنش از کشور خارج بشه یا نه با مرده-حق اینکه بزاره همسرش ادامه تحصیل بده یا نه با مرده-حق دیه اش از زن بیشتره-حق ارثش از زن بیشتره-_(و اینا یعنی اینکه زنا نصف ادمند) -حق ازدواج دختر با پدرشه-و.مردا حق حبس زنها رو دارند .و.....................................................................
در مقابل زن بیچاره فقط یک مهریه داره که اونم از هفت خوان رستم ردش میکنن که عند استطاعه باشه نه عند المطالبه .مبلغش کم باشه و............. وکلی تبلیغ راجب مهریه کم و اینکه اینا خوشبختی نمیاره و از این چرت و پرتا.و کلا اگه از دید حقوقی نگاه کنید به این نتیجه میرسید که یک خانم در جامعه ما زمانی میتونه شبیه یک انسان ازاد و مختار اون هم تا حدودی زندگی بکنه که ازدواج نکنه .!!!!
این هایی که من گفتم همش از دید حقوقی بود . خیلی از اقایونم خودشون به خودشون اجازه نمیدن که از حقوق غیر تعارف تعریف شده در قانون بر علیه خانم هاشون استفاده کنند .چون واقعا غیر منصفانه است اما اگر از دید حقوقی نگاه کنید میبینید که چقدر زن پس از ازدواج ضعیف میشه.و اقایون هم هر چقدر خوب باشن باز هم پشتوانه ای به اسم قانون دارند . به هر حال امیدوارم که همه مردا به جای رجوع به قانون کمی به وجدان رجوع کنند . (اینا هیچکدوم حرف ضد مرد نیست . اینا حقیقت های تلخ جامعه ماست. من هم نمیگم همه اقایون بر علیه خانمهاشون استفاده میکنند)!!!!!اما خب اگه به دادگاه های خانواده نگاهی بندازید میبینید کم نیستن خانم هایی که از این مسائل خیلی ضربه خوردن.کم نیستن اقایونی که نمیزارن خانم هاشون سر کار برن و مجبورشون میکنن که بچه داری کنن کم نیستن اونایی که سر زناشون هوو اوردن و ...........
خیلیا میگن این مناسب با خلقت و طبیعت زنه .اما اگه اینا توی طبیعت زن گمجونده شده باشه من و هزاران زن دیگه چرا احساس حقارت میکنیم وناراضی هستیم . اگر طبیعت ما اینگونه بود الان باید بدون هیچگونه ناراحتی و چون وچرا همه اینها را می پذیرفتیم .چرا فقط طبیعت زنان ایران باید اینگونه باشد که همه چیز را بپذیرند ؟ ما هم در طبیعتمان حس استقلال دوستی توانمندی و رقابت و برابری خواهی داریم وپس طبیعت ما ظلم پذیر نیست .گاهی احساساتمان غالب میشود اما این به منزله کمبود عقل نیست.و شاید درد ما هم از همین احساساتی بودنمان است که راحت از همه چیز و همه کس میگذریم و بازخواست نمیکنیم
حالا تو این هیر و ویر که مثلا ما مشغول دو تا سریال تلویزیون میشیم که واسه چند دقیقه هم که شده کم درگیر این مسائل باشیم یک هو میبینی توی اخرین قسمت مسافران چرندیاتی گفته میشه که نهایتا بتونن سر و ته فیلمو هم بیارن.اونجایی که فرخ الکی گریه میکنه و رامبد جوان به شکل چندش اوری میگه :
اه فرخ دیگه شورش رو در اوردی مثل زنا شدی من فرخی رو دوست دارم که بشه بهش تکیه کرد نه اینجوری
حالا منو میگی میخواستم کله رامبد جوان رو بکنم!!!!مگه زن بودن ننگه یا عیب و عاره یا مگه بلا نسبت همه خانم ها صفت حیوانیه که این حرف گفته میشه . مگه گریه کردن فقط خاص زناست و مردا اشک ندارن؟؟؟؟مگه کم زن قوی و تحصیلکرده تو این مملکت وجود داره که اندازه صد تا مرد میشه روشون حساب باز کرد و بهشون تکیه کرد؟؟؟؟ حالا مامانم میگفت تو حرص نخور یه چیزی گفت . اما من میگم بیخود کرده که یه چیزی الکی گفته که مثلا چی بشه مردم بخندن؟؟اصلا هم خنده دار نبود . نمیتونن سریال ها رو درست تموم کنن بیخود میکنن که از اول شروعش میکنن.این سریالو میلیونها زن و مرد و کودک و پیر میبینن . و خیلی از حرفا و پیامهاش تبدیل به تجسمات ذهنی بچه ها و نوجوانها که نسل بعدی هستن میشه . حالا هی بگید ما با رسانه ملی کار فرهنگی میکنیم . نه تنها این قضیه . شما تو کل سریالها زن ها رو یا توی اشپزخونه میبینی یا در حال کتک خوردن یا به شکل کسایی که باهاشون بازی میشه و سرشون کلاه میره و در نهایت همه چیز به چند قطره اشکشون خلاصه میشه..... .اینا تصویریه که تلویزیون از زن میده.
کتاب های درسی که دیگه هیچی . سال اول ابتدایی توی اوایل کتاب فارسی عکس یک خانمو میبینید که داره تو تشت لباس میشوره و یک گربه هم از روی دیوار داره رد می شه و به این زنه نگاه میکنه . شاید با خودش میگه خوب شد زن نشدم والا باید روزی یه تشت لباس می شستم ..!!!!!!!
سال اول دبیرستان که بودیم توی کتاب اجتماعیمون در مورد نارضایتی زن و مرد از همدیگر مثال اورده بودند.در مورد نارضایتی زن از مرد گفته شده بود که مردی که معتاده و به زندگیش رسیدگی نمیکنه زنش ازش ناراضیه .بعد در مورد نارضایتیه مرد از زن گفته بود زنی که غذای مورد علاقه شوهرش رو نمیپزه مرد از دستش ناراضیه!!!!!!حالا برابری و مساواتی که از طریق کتاب درسی به بچه ها منتقل میشه و ایده های فکریشون رو میسازه رو ببینید!!!!! یادمه چقدر رو این مساله با دبیرمون کل کل کردم که اخرش گفت نویسنده کتاب خودش با زنش مشکل داشته(گویا استادشون بوده).......
یا یک بار خوندم که یک خلافکار ناجور رو در کرمانشاه جهت تنبیه شدن و همچنین و عبرت مردم با لباس زنونه تو شهر چرخوندن!!!!حالا این لباس زنونه چیه ؟؟؟همین مانتو و شلوار و چادریه که از زمان تولد که مامای بیمارستان دو تا زد پس گرنمون هی گفتن بهش میگن حجاب . هی گفتن خوبه .براش طرح امنیت اجتماعی گذاشتن و منکرات تشکیل دادن . ا.ون وقت طوری نسبت به پوشش خانم ها و حجابی که وجود داره بر خورد میشه که انگار لباس مترسک یا دلقک سیرک رو تن یارو کردن وببینید که دیگه چقدر زن بودن در جامعه ما قبح داره که پوششون مایه تنبه بقیه است.یا جریانی که در مورد چادر به سر کردن مجید توکلی در 16 اذز پیش اومد...............
حالا هی بگید چرا اینقدر گیر میدی .وجدانا اگه خود اقایونم اینطوری باهاشون بر خورد میشد و تو این شرایط پر از تبعیض و تفکیک جنسیتی بودن سکوت میکردن؟؟؟؟
حالا داغ دلت این روزها تازه میشه با دیدن برنامه هایی مثل گلبرگ که پنجشنبه ها پخش میشه و حاج اقا بدون چون و چرا در تمام موارد خانم ها رو مقصر میدونن.
از همه بد تر سهمیه جنسیتی دانشگاه هاست . اونجایی که یک دختر با رتبه 300 قبول نمیشه و یک پسر با 1000 تو همون رشته و همون شهر قبول میشه . تازه این بومی سازی دانشگاه و این مسخره بازیا رو بیشتر واسه دخترا در نظر گرفتن و یه مدت بحث بود که کلا دخترا حد الامکان فقط در بوم خودشون دانشگاه برن . اما خب چون بی پایه و اساس بود فعلا این طرح در تعلیقه.لابد وزیر پیشین اموزش و پرورش رو هم یادتون هست که میگفت میخواد کتاب درسی دختر و پسر رو از هم جدا کنه تا بتونه اموزش های مناسب با جنسیتشون رو بهشون ارائه بده .!!!!!خدا رو شکر اینم فعلا مسکوت باقی مونده ولی اگه اجرا بشه چه اوضاعی خواهد شد و من الانم که الانه موندم که چه جوری هندسه و شیمی و فیزیک رو میتونن واسه دختر و پسر تفکیک کنن؟؟؟؟لابد میخوان این درسا رو به پسرا بدن و خانه داری و اشپزی و شوهر داری رو واسه دخترا بگنجونن.
طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها که منجر به ایجاد چند تا دانشگاه دخترونه و پسرونه تا به حال شده هم همچنان در دست وقوعه .ادارات و سینما ها و مجامع عمومی حتی مثل پارک ها هم در چند نمونه جدا سازی شده .و من کلا یک طرح خوب دارم بیان ایرانو بکنن دو قسمت یک قسمتش زن ها زندگی بکنن یک قسمتش مردا . سالی 3 بار همدیگه رو بتونن ببینن . چون اینجوری دیگه نیازی به جداسازی نیست و تکلیفمون روشنه.
اصلا توجه کردید ایران کشور شگفتی هاست.دنیا داره به کجا میرسه و دغدغه های جهانی چیه ؟اونوقت ما اینجا باید درگیر ابتدایی ترین مسائل خلقت باشیم . هم سن و سالهای ما در امریکا و اروپا چه کار میکنن و ما اینجا چه کار میکنیم .اگه اونا زندگی میکنن ما چه میکنیم اگه ما زندگی میکنیم اونا چکار میکنن
حالا چاره چیه ؟درمون چی چیه ؟ با این همه بد بختی ؟تکلیف ما چیه؟
قوری ز قلم قلم ز قوری تو عشق منی گوگولی مگولی
پ ن :اقای هادی عزیز که وبلاگتون رو حذفیدید ونمیدونم که ایا دوباره به وبلاگ من سر میزنید یا نه .اما خواستم بگم که با اون اشعار خوبی که توی وبلاگتون زده بودید خوب کاری کردید که حذفش کردید . امیدوارم کتابتون به زودی زود چاپ بشه .
پ ن:بنده به دلیل حجم بالای درس ها جهت شرکت در ازمون سراسری سال اینده و ان شا الله قبول شدن در دانشگاه شریف ممکنه از این به بعد با تاخیر اپ کنم
پ ن :در مورد حقوق تضییع شده زنان در قانون لازم به ذکر است که میتوانند در هنگام عقد از شرایط ضمن عقد بهره جسته و حقوق تصرف شده شان را از نظر قانونی با قید در عقد نامه از اقا داماد بستانند
دماغ چاق!!!!!!! اینم یکی از همین اصطلاحاتی هست که من میخوام راجع بهش براتون کمی بنویسم.
تا حالا به ضرب المثل ها و اصطلاحات شاخ و دم دار زبان بلیغ پارسی توجه کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی وقتا واسه تاثیر گزاری حرفمون(یا بهتره بگم به کرسی نشوندن اون )سعی میکنیم این اصطلاحاتو از خودمون تراوش کنیم.
خیلی وقتا هم واسه اینکه لاف بزنیم و مثلا طرفمون فکر کنه که بابا ما خیلی حالیمممونه از این جملات با حال استفاده میکنیم .
که البته روانشناسا به این برون فکنی همراه با تپق میگن!!!!
اما تا حالا به اصل این جمله ها توجه و به معناشون فکر کردید؟؟؟؟؟
من این کارو کردم .نتیجه خیلی جالب بود.
مثلا شنیدید میگن از خر شیطون بیا پایین !!!:
واقعا فکر میکنن الان شیطون سوار خر میشه!!!!اون مال زمان حضرت ادم بوده که چون فقط ادم و حوا رو زمین بودن همیشه دم دست شیطون بودن و شیطون با خرش میتونست بهشون برسه اما حالا که کار و بار شیطون گرفته فکر نمیکنم کم تر از فراری سوار بشه .
2-مگه کله ات بوی قورمه سبزی میدهد : والا نمیدونم توی خونواده ما رسم نیست اما شاید بیشتر افراد جامعه قورمه سبزی رو بجای شامپو استفاده میکنند که کله شون بوی قورمه سبزی میده . تازه چرا قورمه سبزی ؟؟؟؟؟مثلا میخواستن بگن این سخت ترین غذای ممکنه؟؟؟!!!نه !!فکر میکنم آش رشته بهتره
(تبلیغات" سرت رو با چی میشوری با قورمه سبزی)
3-صنار بده آش به همین خیال باش: این بی ربط ترین ضرب المثل ممکنه . اخه من نمیفهمم خرید آش چه ربطی به به همین خیال بودن داره . خب معلومه میرم صنار میدم اش .اشم رو میخورم و سیر میشم بعد میام سراغ بقیه کارها .اینا اصلا حوزه شون به هم مربوط نیست !!!!
4-شتر در خواب بیند پنبه دانه:دست از سر شتر بد بختم بر نمیدارید!!!!خب بزارید توی خوابش هی پنبه دانه ببینیه!!!! به خواب شترم کار دارید حسوداااا.؟؟؟ در ضمن واژه از شتر بهتر گیر نیاوردید .؟؟؟اتازه این یه جور بی احترامیه !!!شما به طرف مقابلتون دارید نسبت شتر بودن رو میدید . اونم با یک ضربه کف گرگی نشونتون میده شتر کیه؟؟؟
5-بعدا می فهمی یه من ماست چقدر کره میده: خب بله .اما از قبلش هم میشه فهمید یه من ماست چقدر کره میده.؟؟؟بستگی به شیرش داره .اینکه پر چرب باشه .غلیظ باشه . از گوسفند جوان تهیه شده باشه یا نه ؟توی چه فصلی تهیه شده باشه . همه اینا تاثیر گزار در مقدار کره ای هست که از یه من ماست بدست میاد .حالا جالبه از این جمله واسه تهدید استفاده میکنند . حالا من نمیدونم چی توی این جمله ممکنه دیگرانو بترسونه
6-سیر به پیاز میگه بوت میاد:اولا که این دعوای خانوادگی بین سیر و پیازه ها . شما دخالت نکن .دوما سیر هر چقدرم که بد باشه بوش به بدی کله پاچه که نیست .تازه کله پاچه ها فک ودندون هم دارن واین منطقی تر به نظر میرسه که بتونن با پیاز حرف بزنن و متلک بارش کنن
7-چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی_:خب اره دیگه چرا چاه میکنی مگه مقنی هستی تو؟؟؟چاه مکن بهر کسی چون با این کار اول از همه خودت دیسک کمر میگیری و خسته میشی .پس کلنگ رو بزار زمین پهلوون
8-نخود نخود هر که رود خانه خود:حالا چرا نخود .حبوبات بهتر مگه نیست . مثلا عدس عدس یا لپه لپه . تازه اینا نفاخ هم نیستن و احتیاج زیادی به خیسوندن ندارن . رفتن به خانه چه ربطی به نخود داره .خب صاف و پوست کنده بگید هری دیگه ؟چرا قضیه رو استراتژیکش میکنی
9-دماغت چاقه:خدا نکنه دماغ کسی چاق باشه !!!!اونوقت با عمل هم نمیشه درستش کرد چون دماغای گوشتی برگشت به حالت اولیه دارن!!!!حالا این اصطلاح برای این بکار میره که مثلا یعنی خوشی ؟؟سر کیفی؟؟ خب معلومه که نه !!کسی که دماغش چاق باشه و هیچ رژیمی هم نتونه بهش بده اخه خوشه؟
10-سنگ مفت گنجشک مفت:من به عنوان یک حامی حیوانات به کل این جمله رو مردود میدونم . قرار نیست هر جا یه مشت گنجشک بیچاره دور هم نشستن و دارن واسه هم خالی میبندن .ضیافتشونو با سنگای مفت تو باغچه بهم بریزی .این انصافه اخه؟؟؟؟
11-جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود؟؟_:نه والا . مستون رو رفتیم ولگردی و سیر و صفا.حالا که زمستونه حوصلمون سر رفته .جان خودت بزار شبای زمستونو بیایم شب نشینی خونتون . قول میدم مستون بعد تورو هم با خودم ببرم واسه جیک جیک کردن
.......................................
کم نیستن این جملات با حال .که اگه به اصل موضوعشون توجه کنی میبینی چقدر بی ربطن .در نتیجه لازمه که جمله رو از اون ور دور بزنی و یه گردش فکری حسابی بکنی تا ببینی در پی پرده چه مفهومی وجود داره!!!کلا ما ایرانی ها از پیچوندن و لقمه رو دور سر چرخوندن خیلی خوشمون میاد .یه جا شنیدم که ویکتورهوگو نسخه یکی از کتاباشو واسه چاپ وفروش به یک کشور دیگه فرستاد و بعد از مدتی برای اطلاع از چگونگی فروش کتاب با تلگراف فقط یک علامت سوال ؟ برای دوستش در اون کشور فرستاد.اون دوستشم در جواب فقط یک علامت تعجب ! فرستاد که یعنی از فروش بی نظیر کتابت متعجبم.حالا ما ایرانی ها از بس تعارف و کلمات زائد داریم که خودمونم گاهی ازش خسته میشیم .البته بگم که حساب ضرب المثل ها از تعارفات بی جا جداست . ضرب المثل ها قشنگن واما تعارفات دست و پا گیرن_کوچیکتم -نوکرتم-چاکرتم-ای البالو -ایشفتالو ای دوشان تپه ...) در حالیکه هیچ حقیقیتی هم در پشتشون نیست.اصلا پیش میاد دلمون نمیخواد سر به تن طرف باشه ولی همچین که میبینیمش طوری رفتار میکنیم انگار جونمون به جونش بسته است. بعرداز رفتنشم بد گویی و نخود چی خورون براهه
بیایید به عنوان نسل نو جامعه تعارفات و اصطلاحات مسخره رو کنار بزاریم .نظرتون چیه رفقا؟؟؟؟؟؟
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد حرفهای من به یکباره نهان خواهد شد
خوش باشید سبزی خاتون سبزی پلو زاده
گفتید دیگه کم از ازدواج و جنسیت بنویسم .چشم . فعلا چیزی نمینویسم . اما مطمئن باشید در مورد تبعیض و تفکیک های جنسیتی کم حرف واسه زدن ندارم.
اما یک خبر خوب !@ دیگر نگران عهد شکنی اطافیانتان نباشید . چون شما اون ها رو میتونید پیش بینی کنید.(حال هممون گرفته است خصوصا اون هاییی که وعده سر خرمن میدن)!!!
البته هر مساله ای 2 طرفه است پس اون ها هم میتونن شما رو پیش بینی کنن
دانشمندان علت عهد شکنی رو در فرایندهای مغزی شناسایی کردن و حتی میتونن با توجه به شکل سلول ها پیش بینی بکنن ایا فردی در اینده عهد خود را خواهد شکست؟
دیگه گذشت اون زمون که میگفتی بزک نمیر بهار میاد خربزه و خیار میاد.حالا بزک دیگه خوب میدونه کخ بهار میاد یا نه!لونوقت اگه نیاد با خربزه و خیار چشمتو در میاره؟!!
فکر کنم این قضیه ابعاد گسترده ای رو در بر بگیره .کلا ارتباطات متحول میشه .یه جورایی ته زمینه های ذهنی روشن میشه
مثلا مدیر شرکت نمیتونه اضافه حقوقای قول داده رو پرداخت نکنه
بابا و مامان نمیتونن زیر قولاشون بزننو از قبل سر بچه هارو شیره بمالن
پسرا نمیتونن دیگه موقع خواستگاری واسه دخترا خالی ببندن و قول های الکی بدن .مثلا دختره میگه قول میدی ماه عسل منو ببری سویس.؟؟؟پسره":چرا که نه عزیزم !سویس چیه! میریم جزایر قناری !!!.بعدسیتی اسکن از پسره میگیرن و بعد ..... پسررو به خاطر پیمان شکنیش در اینده از لوستر خونه اویزون میکنن-به همین راحتی -به همین خوشمزگی(ببخشید قرار بود از ازدواج نگم اما نشد)
خیلیا نمیتونن قول بدن که خیلی مسائل بی تخلف و تقلب رخ بده .......
کار دکترای مغز و اعصاب سکه میشه.چون همه میرن واسه سیتی اسکن.
کلا واژه بی وفا و عهد شکن از سیستم اواز و ادبیات جهان حذف میشه (مثلا به جای اینکه بگی ای بی وفا دلمو شکوندی ......میگی ای خوبت بشه دسستتو خوندم)
تاثیرش بر ثبت احوالم کم نیست.خیلیا واسه اینکه از تلقین رفتاری استفاده کنند اسم بچه هاشونو میزارن صادق و صدیقه و پیمان و پیمانه(پیمانه نداریم البته) یا وفا و راستگو و راستین (البته مخلفاتم میتونه داشته باشه مثلا راستین قول - راستین پیمان-پیمان نشکن ویا من یا پیمانم ....)
خدایی اسم عربی رو بچه هاتون نزارید
خلاصه اوضاعی بشه صفا سیتی......
حالا خبر بعدی اینه که چه میکنه این پیکان و پراید ما.واقعا دست مریزاد باید گفت به موتور های این دلیر خودروها که با کل کارخانه های امریکا و چین برابری میکنند!!!
نه از لحاظ تولیدااا.یه وقت فکر نکنید مثلا در جهات مثبت پیشگامیم !!!!نه ما لوتی تر ازاین قرتی بازیهاییم. برابری میکنیم در تولید الاینده های گلخانه ای!!!!!
طبق اخرین رتبه بندی ها ایران هفتمین رده را در بین لیست کشورهای الاینده داره.این در حالیست که این اختلاف کم با صدر جدول که امریکا و چین باشن درحالیه که اونا چقدر کارخانه و مراکز صنعتی دارن .اما الایندگی ما مربوط به دود خودروها به دلیل سیستم ناجورشون و قطع بی رویه درختاست.
کلا در مسائل منفی خیلی پیشگامییم.مثلا مصرف نوشابمون در دنیا اوله .تولید زبالمون در دنیا اوله و ......
خب اینام که چیز کمی نیست.مگه قراره حتما مثبت بازی در بیاریم .کلا مگه نشنیدی شاعر میگه چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.....
راستی خبر دیگه اینکه رکورد صف شیر شکست .!!!!!!جایگاه های سی ان جی توانستند گوی سبقت را از سنگکی و صف شیربربایند!!!1 خدا به فریادمون برسه.توی این بی بنزینیاگه بخوایم بریم گردش باید ساعت ها تشریف ببریم تو صف گاز .تازه نوبت گرفتن هم با جر و بحث خاتمه پیدا نمیکنه .تلفات خودرویی در پی خواهد داشت
خدا به فریادمون برسه. پس برم یه کم فریاد بکشم بلکه خدا بهش رسیدگی کنه
پ ن "چند نفر از دوستان گفتن که اهل کجام .با عرض پوزش به دلیل پاره ای از مسائل دقیقا اسم شهرمو نمیگم .اما همینو میگم توی کوهستانهای زاگرس .سنمم که پشت کنکوریم .یعنی میشه 18 سال و اندی....
پ ن :به نظر شما زیاد فکم کار میکنه؟؟؟
پ ن:موضوع خاصی اگه در نظر دارید بگید تا تحلیش کنم و ازش مطلب بدم.راستی چرا هیشکی ایمیل نمیده
پ ن"مطلب مربوط به عهد شکنی در دانشگاه زوریخ به انجام رسیده
گلی گم کرده ام در باغ هستی دلت را خوش نکن انگل تو نیستی
احوالتان شریف و ایامتان به کام قربان همه سبزی خاتون
امروز داشتم سایت گردی میکردم چشمم خورد به چند تا مطلب باحال که دلم نیومد ازشون چیزی ننویسم .حالا بخونییید!!
این تغییرات زیست محیطی چه میکنه!!!!!!!خبر دارم در حد باقلوا که فکر کنم اشک اقایون و لبخند خانوما رو در پی داشته باشه
طبق اخرین گزارشات.دومین خروس تخم گذار در ایران مشاهده شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(جلل الخالق)
فکر ش رو بکن... اولیش در رامسر پیدا شد و حالا دومیش در نیشابور فکر کنم روزی 3 تا تخم میزاره و این بیچاره رو بردن گذاشتن توی موزه که مردمان برن ازش دیدن کنن. البته خیلیم واسش بد نشده همینکه به یک باره وضع حملش مایه مشهور شدنش شده شانسیه که در خونه حتی ادما رو هم نمیزنه .
حالا منو میگی ..گل از گلم شکفته همچین مسرور و مشعوفم چون فکر میکنم این یک جرقه اولیه است برای اینکه دلیلش کشف بشه و ذهن خلاق بشر بتونه همین کار رو روی انسانها پیاده کنه.
چه اشکالی داره بزار هم زنها هم مردا هر دو قدرت بچه زایی داشته باشن .بعد مثلا با هم به توافق برسن که بچه رو کدومشون دنیا بیاره . این خیلیم خوبه . دیگه اقایونم نمیتونن به بهانه اینکه بچه مادر میخواد از زیر وظایف در برن .
البته از اونجایی که من روحیه مردای این کهن بوم و بر رو خوب میشناسم فکر کنم قبل از اینکه بخواد تحقیقی در این زمینه صورت بگیره این خروس بیچاره رو سر به نیستش کنن تا دیگه مجالی برای این پروژه نباشه
!
البته 2 سال پیش هم یکی از دوستام گفت جایی خونده که پژوهشگرای نمیدونم کدوم دانشگاه در دنیا به این کشف رسیدن که در بدن زن ها به خودی خود میشه سلول های مردانه هم تولید کرد که بتونن خودشون بدون نیاز به وجود اقایون بچه دار بشن . حالا ما رو میگی داشتیم شاخ در می اوردیم البته فکر کنم خالی بست واسمون .........این اولیش بود .دومین مطلب در رابطه با ازدواج با روباتها بود .
ببینید این غربیا چه قدر فکر شون خوبه . حالا اونجا اصلا مساله زوج گرفتن که شبیه اینجا نیست که به این حد رسیدن که تصمیم گرفتن برن با روباتها ازدواج کنن. توی غرب معمولا همه به شکل هم زی با هم زندگی میکنن . یعنی ازدواج و دلنگ و دولونگ ندارن . البته من نمیخوام این روش رو تاییید کنم اتفاقا بدمم میاد. ولی میخوام بگم اونجا پیدا کردن زوج و زندگی باهاش اون هم در کنار حمایت های اجتماعی که از افراد میشه خیلی راحته . اما گویا این اروپایی ها به هیچی قانع نمیشن و حالا میخوان پدر این روباتهای بدبخت رو در بیارن.
حالا اینده این مساله رو در نظر بگیرید . شما خودتون میرید توی روبات فروشی بعد میرید که همسر مورد علاقه تون رو انتخاب کنید . قیافه شو هیکلشو ظاهر شو .. .خیلیم بد نیستا !!!!!دیگه از عروسی و خرج و مخارج و مهریه و غر غر شنیدن و دعوا و داد وبیداد هم خبری نیست .از بچه هم خبری نیست.اونم (رباته) مثل بچه ادم هر چی بگی گوش میکنه .
البته گویا این مساله خیلی وقته که وجود داره .طبق معمول هم این هلندیا جز پیشگامان این طرح بودن .(لازم به ذکر است که هلندیا از نظر فساد اخلاقی در دنیا بی نظیرن .گفته میشه که اونجا قبیح ترین اعمال هم به صورت زنده و در انظار عمومی بدون هیچگونه احساس شرم صورت میگیره . البته شاید همه هلندیای بیچاره هم اینجوری نباشنا . اما بی تربیتاشون میگن خیلی راحتن)(خاک بر سرشون)
حالا خالی از لطف نیست که به رییس سازمان جوانان بگیم به جای سهمیه بندی کردن شغل و دانشگاه برای ترغیب به ازدواج یه چند میلیونی از این رباتا وارد کنه تا خیال همه راحت بشه و دیگه این مشکلات بوجود نیاد
ولی از شوخی بگذریم و اقعا جهان داره به کجا میره من نمیدونم . دیگه هیچ زن و مردی حوصله همدیگه رو ندارن .اونوقت ما باید با ادم اهنی های ساخت خودمون ازدواج کنیم .
خبر اخر هم از یک بچه پولدار بود به نام امیر عابد زاده فرزند احمد رضا به تاریخ تولد سال 1372 که داره خارج از کشور اقتصاد میخونه و فوتبال یاد میگیره(انگلستانه ) و بعد گفته من هم میخوام راه پدرم رو ادامه بدم. زحمت کشیدی . هر کی جای تو باشه راه پدرش رو ادامه میده . اونقدر این فوتبالیستا پولدار و مایه دارن که هفت نسل بعدشونم میخوان راهشونو ادامه بدم.اخه تو وبلاگ یکی از دوستان خوندم قلعه نوعی هم تقاضای هواپیمای اختصاصی داده .حالا وجدانی اگه یکی مثل کریستیانو رونالدو پول بگیره نوش جونش ح قشه .فوتبال بازی میکنه چشم نواز . اما اخه این دلاوران ایران...............
یکی نون شب نداره بخوره یکی پول دوا درمون بچه اش رو نداره اونوقت یکی درامد یک فصلش 400 میلیون تومانه .
سعدی بیچاره کجاست شعرش رو پس بگیره بگه
بنی ادم اعضای یک لشکرند که در افرینش به هم می پرند
چو عضوی به در اورد روزگار دگر عضوها میشوند پایدار
تو کر محنت دیگرا ن بی غمی سزاید که نامت نهند ادمی
پ ن " شعر از خودم بود همین الان فی البداهه گفتم
پ ن" در مورد مطلب خروس قصد هیچگونه توهینی به خانم ها یا اقایون وجود نداشت .این یک تجسم طنز مآبانه بود
امورات عالی مستدام ماه شب چهارده پیش تو بی ریخته تمام سبزی خاتون
امروز رفتیم قلم چی ازمون دادیم . بد نبود .شیمی هامو خیلی خوب زدم .دیفرانسیل هم بد نبود . اما هندسه تحلیلیمو سفید گذاشتم . باید براش یک راه حل اساسی پیدا کنم.
بعدش چون امشب مهمون داریم باید برم اتاق بسیار بسیار مرتبمو(افعال معکوسه)تمیز کنم.فکر کنم برم تو اتاقم خودمم بین کتاب تستام گم بشم.
دختر عمه ام تو کتاب درسیش یه مطلب هست در مورد یه بچه نا منظم به اسم جاجول که خیلی شلخته است.مامانم میگه بدون برو برگرد جاجول همین سبزی خاتون ماست. حالا بماند که حرف پشت سرم زیاده
امروز داشتم توی یک سایت همینجوری الکی میگشتم که چشمم به جمال یک مطلب روانشناسی روشن شد .
با عنوان بحران 30 سالگی
توی این مطلب که البته اصلا به من مربوط نبود و به افراد 11 سال وچند ماه بزرگ تر از من مربوط می شد نوشته بود افراد وقتی به سن 30 سالگی میرسند یک حالت اضطراب و دل نگرانی از بزرگسال شدن درونشون بوجود میاد و احساس میکنن دیگه اون جوون سابق نیستن و خلاصه به دهه دوم عمرشون که گذشته نگاه میکنن و حسرت می خورن که دیگه در عدد دو رقمی سنشون یک 2خوشگل در قسمت دهگان نیست!!!!
من که این مطلب رو خوندم یاد غصه خودم افتادم .منتهاش اینه که غصه من از یک دهه زودتر از حد معمول شروع شده.
منم اگه عمری باقی باشه تا دو سال دیگه وارد دهه دوم زندگیم میشم . یعنی 20 ساله واین خیلی خیلی خیلی ناراحت کننده است .میدونید من دوست ندارم احساس کنم بزرگ شدم .احساس بکنم که وارد دوره بزرگسالی شدم و باید بر خلاف این همه سال که بیننده بزرگترام بودم یاد بگیرم که خیلی از رفتار هامو کنار بزارم و مطابق هنجار های 20 سال به بالا رفتار کنم.
این احساس ترس از سال قبل خودشو به طور جدی بروز داد . اونم میدونید واسه چی؟؟چون تقریبا از سال قبل بود یک تعدادی البته به تعداد انگشتان دست از دوستانم رفتن و ازدواج کردن!!!!!میدونید یعنی چی؟؟من تازه یه مدت کوتاهه از بهت این جریان در اومدم و الا تا همین چند وقت پیش مبهوت این دوستام بودم که چه جوری تونستن متاهل باشن؟؟؟
من به سختی در تنگناهای ذهنم می گنجه که مثلا یک روزی متاهل باشم .ولی این واقعیت پررنگ جامعه است در بین جوونهاو نمیشه نادیده اش گرفت. هر وقت به این قضیه فکر میکنم و مثلا خودمو به عنوان یک دختر متاهل تجسم میکنم خودم از خنده روده بر میشم.
واقعا خنده داره !!! تصور کنید سبزی خاتون مثلا به جای اینکه دیگه با دوستاش بره سینما و خوشگذرونی و دنبال شادی وخنده رفته سر کار (البته من فعالیت های اجتماعی رو بی نهایت دوست دارم)
بعد مثلا شده خانم خونه که باید غذا بپزه(خدا رحم کنه).از همه خنده دار تر اینه که بتونه موجودی بنام شوهر رو در زندگیش شریک کنه.اصلا در وجود من شراکت های مهم و بنیانی و این حرفا راه نداره (خیلی به خودم فشار بیارم می تونم سهم خوراکیم رو با یکی دیگه شریک بشم) تا چه برسه به شراکت زندگی .خدای من واقعا فاجعه است!!!!
اوه باید ظرفا رو هم بشوره .وای وای اگه بچه داشته باشه!!!! باید کهنه بچه رو هم عوض کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! .شبا هم باید درست و حسابی نخوابه و از بچه اش نگهداری کنه .وای باید نه تنها اتاق خودشو بلکه خونه رو هم جمع و جور کنه.!!!!!!!!!دیگه از تامین واسایش اماده یا به اصطلاحی هلو برو تو گلو خبری نیست . باید غرغر های شوهرش رو هم تحمل کنه .در مورد همه کارهاش دیگه خود مختار نیست و باید همسرش هم در مورد تصمیماتش نظربده. .البته چون کلا اهل پذیرش غرغر.و زور و ادا اطوار نیست احتمالا هرروز دادگاه خانواده است واسه حال گیری از شوهرش و.......
دیگه نمیتونم ادامه بدم . اشکم در اومده .من اگه خودمم نخوام هنجارهای بزرگسالی رو تجربه کنم موج وسیعی در جامعه این رو از من میخواد . اگرچه سخته اما میخوام با این حس بد و ناخوشایند وارد جنگ بشم. من دوست ندارم تسلیم موج بزرگسالی بشم .دوست ندارم متاهل بشم .دوست ندارم ازادی های فردی و اجتماعی و اسودگی خیالمو خودم رو با دست خودم به شخص دیگه ای مربوط کنم .من نمیخوام و نمیتونم بزرگسال باشم.چون دوست ندارم چهارچوب تنگ و پر دردسر و پر مسولیت و محرومیت افرین بزرگسالی رو تجربه کنم ولی خب امیدوارم بتونم مقاومت کنم و تسلیم فرهنگ و اقتضاهای جامعه نشم .(برام دعا کنیدشوخی که نیست قراره با یک فرهنگ مقبول بین میلیونها ادم بجنگم)
اگه اینا رو گفتم واسه این بود که بدونم چنانچه شما سنتون بالای 20 ساله زمانیکه 18 سااله بودید و در استانه 20 سالگی با حس بزرگ شدنتون چه طوری کنار اومدین؟؟؟؟
پ ن "امسال که رتبه ام خوب نشد اول خیلی غصه خوردم که باید یه سال پشت کنکور باشم اما الان میگم حد اقل یه سال دیرتر عنوان دانشجو و بزرگساال بهم میبندن.البته اینکه یه سال از کسب علم محروم میشم ناراحت کننده است اما خب چه میشه کرد
قربون همه سبزی خاتون
این روزها بد جور تب و تاب همسر یابی و زوج گیری در ایران رواج پیدا کرده . وجدانی من نمیخوام زیاد از این مساله مطلب بنویسم اما اخه تمام دور و بر ما پر شده از تبلیغ برای ازدواج.هر جا میری هی ازدواج هی ازدواج.بابا دیگه داریم دچار واژه زدگی میشیم. اخه من نمیدونم غیر از این امر کار و هدف و مقوله دیگه ای توی این دنیا واسه انجام دادن وجود نداره؟؟؟
باز خدا پدر اجلاس کپنهاگ رو بیامرزه که این روزا دارن روی یک موضوع متفاوت کار میکنن.(به این میگن یه مقوله اساسی . کره زمین داره از فوج جمعیت میترکه و پر شده از گازهای گلخانه ای و الودگی که همین انسانها ایجادش کردن اونوقت این جا همه رو به ازدواج زود و زادولد ترغیب میکنن)!!!!! بعد میگی حرص نخور !!!
این مطالبو قبلا هم گفتم کو گوش شنوا.خودمم که اصلا از تکرار خوشم نمیاد . اما وقتی خبر اختصاص سهمیه کارشناسی ارشد برای متاهلان به گوشم رسید دیدم نا حقیه که چشمامو ببندم و ننویسم.
موضوع از این قراره گویا اقای رییس سازمان جوانان جهت ترغیب جوانان به ازدواج پیشنهاد دادن که 20 در صد سهمیه ارشد به متاهلان اختصاص یابد؟؟!!!!!
البته گویا مجلسی ها چندان از این طرح استقبال نکرده اند و یکی از نمایندگان مجلس برای اصلاح این طرح گفته کاش به جای ارشد این طرح رو در رابطه با استخدام عنوان میکردند.!!!!!!!
اخه من نمیدونم یک امر کاملا شخصی و ازاد مثل ازدواج باید وارد حیطه اشتغال و امورات اجتماعی یا فضاهای علمی بشه.؟؟؟ چرا باید به دست مایه ای برای کسب موقعیت های اجتماعی و علمی تبدیلش کرد.میدونید این یعنی چی یعنی زن بگیر و شوهر کن تا نون شبتو و قلم کاغذتو دستت بدیم!!!!!
ازدواج که مهمترین تصمیم زندگی هر فرده چرا این جوری بازیچه بشه!!!مگه مانع ازدواج جوانها ارشد خوندنه!!یا مگه سهمیه بندی کردن شغل غیر از پایین اوردن سطح کیفی مشاغل سودی هم داره؟
هر چیزی فلسفه خودش رو داره.چرا اینقدر نسبت به مسائل مقطعی برخورد میشه.به جای اینکه موانع ریشه ای ازدواج برداشته بشه چنین راهکارهایی پیشنهاد میشه.
دانشگاه یعنی هرکی طالب و شایسته علمه سطحشو بالا ببره و اشتغال هم یعنی هر کی شایسته و کارامده برای ایفای نقش اجتماعی جذب بازار کار بشه .اخه اینا چه ربطی به تجرد یا تاهل داره
مشکل اصلی ازدواج کمبود شغله نه اینکه به متا هلا شغل نمیدن که برن واسشون سهمیه بزارن.وقتی شغل به حد کافی نیست چه طور ممکنه که تازه 20 درصدش هم مثل گوشت قربانی سهمیه ای بشه؟
اصلا من موندم تو کف این جریان .معمولا مجردها اول سرکار میرن تا از عهده مسولیت های اقتصادی بر بیان بعد میرن سراغ ازدواج.پس قاعدتا باید طرح استخدام مجردها رو میدادن که صاحب شغل وبعد صاحب خونواده بشن نه استخدام متاهل ها!!!!
در مورد ارشد هم باید بگم واقعا نباید این جوری با ماهیت علم خاله زنک بازی بشه.اصلا خداوند در مورد ازدواج کردن یا نکردن انسان رو ازاد گذاشته و به او در کنار این حق انتخاب حق کار و تحصیل هم داده.حالا این وسط اگه یه بنده خدایی به هر دلیل بخواد مجرد بمونه چرا باید بخشی از سهم تحصیل یا کارش رو به خاطر متاهل نبودن بدن به کسای دیگه؟؟؟؟
البته این مسائل فعلا در حد حرفه و امیدوارم وارد مرحله اجرا نشه . ولی اگر این اتفاق بیفته شخصا فکر میکنم لطمه بزرگی به اشتغال زنان خواهد زدوحق خیلی از متاهل ها و مجردها به نا حق پایمال میشه
خواهش میکنم حتما نظر تون راجب این مساله عنوان کنید
قربون همه سبزی خاتون