سلام یا خداحافظ
قربان همه
قربان همه
ببینید . سعی کنید یک مورچه رو تصور کنید .خب؟بعد فکر کنید این مورچه جوراب پاشه .خب؟بعد تصور
کنید که این جوراب یک سوراخ در ابعاد نانو داره . خب؟ دل من واسه شما ها قدر اون شده بود!!!!!
اگه منو ببینید نمیشناسیدم.!!! قیافه ام شده فتوکپی اکسترمم های مطلق تابع قدر مطلق!!!
از بس دیفرانسیل رفته تو مخم از اون ور گسسته خارج شدم.!!!!
از بس نیومدم حرف بزنم دچار خشکیدگی چونه شدم .چونه ام یک قلنجی کرده که نگو و نپرس.اما خب
الان داره کم کم بهبود میابد . حالا کاش فقط همین هابود.
شما نمیدونید که امروز من بیچاره چه ها کشیدم .از ساعت ۹:۳۰ رفتم کلاس دیفرانسیل تا ۱ .بعد
هم از چهار رفتم فیزیک تا الان که کلاس
تموم شد ومن هم دویدم اومدم کافی نت .در ضمن دسیسه های منافقین همچنان بر علیه کامیوترم باقیه![]()
حالا بدبختی به همین جا ختم نمیشه که .الان باید برم خونه اهلا و سهلا بخونم و.......
اما خب همه جای کلاسها هم بد نیستا .از جمله امروز . توی کلاس فیزیک دبیر به نکته ای اشاره کرد که
باعث شد بنده یک سوژه بیابم برای حرافی خدمت شما !!!!
تا حالا به نیروی اصطکاک التفات فرمودید؟؟؟. اره- اره. میدونم یاد اون دینامیک مسخره ای میفتید که حال
همه رو تو کنکور از بیخ و بن میگیره .
اما امروز دبیرمون در حالیکه درس میداد اشاره ظریفی کرد به این نکته که این نیرو مهمترین نیروی روی
کره زمینه .و اگه این نیرو نباشه هیچ چیزی رو چیز دیگه بند نمیشه ..هیچ چیز!!! .(دیگه این با خودتونه
که دامنه چیز رو چقدر وسیع ببینید!!؟؟!!!)
واقعا با حال میشد اگه اصطکاک نبود هااا. فکر کن هیچ وسیله ای روی میز قرار نمیگرفت و ولو
میفتاد.همین انگشتای من که الان داره مینویسه روی دکمه های این کی بورد بند نمیشد و الان شما
هیچی واسه خوندن نداشتید.هیچ حرفی و الفبایی روی کتاب با احیانا هر صفحه بند نمیشد پس شما
میتونستید یک عمر صفا سیتی کنید چون دیگه چیزی واسه خوندن وجود نداشت و در نتیجه کنکوری هم نبود . حالا ممکنه کار به جاهای باریکم بکشه هاا مثلا هر چی میخورید نا خوداگاه یه دقیقه بعد از
اون ور خارج میشد .و اون موقع کار و کاسبی میفتاد تو ساخت دستشویی!!
هیچ غذایی توی قاشق نمی ایستاد و همش میریخت رو زمین تازه رو زمینم یک جا نمی ایستاد و همش حالت روان داشت
هیچ لباسی رو تن هیشکی نمی ایستاد و اون وقت دیگه واویلااااااااا
هیچ ماشینی رو زمین بند می شد و همینجوری که میخوای بری اونور خیابون یک عالمه ماشین و ادم و حیوونو ..... به طرفت بیان .
اما خب بی فایده هم نیست مخصوصا واسه خیلی از پسرا چون زمینه واسه دختر بازی کاملا فراهم میشه.!!!!
توی تاکسی نمیتونی راحت بشینی اونم احیانا نزد یک نامحرم .خب قاعدتا مسائل ناموسی پیش میاد.
نه میتونی تلفن رو تو دستت نگه داری ومخ کسی ر و بزنی .نه میتونستی کسی رو ببوسی یا احیانا باهاش دست بدی
همه چیز حالت متحرک داشت و خودتم تبدیل به یک اسکیت دائمی میشدی که در شبانه روز همش در
حال حرکت بودی .البته خب اینجوری خوب میشد ها چون دیگه کارت سوخت نمیخواستیم و تازه نفت
بیچاره هم که معلوم نیست به کجاها میره از دسترس خیلی ها خارج میشد .
خلاصه خیلی حال میداد. اها راستی دیگه لنت ترمز ها هم مشکلی پیدا نمیکرد .اخه یه چیزی بگم
بخندید دیشب رفته بودم ماشین سواری .خلاصه بعد دو ساعت که اومدم خونه احساس کردم دود بلند
شده و بوی سوختگی میاد نگو این ترمز دستی رو نخوابونده بودم حالا اگه بدونید چقدر زدم تو چاله و
چوله . پدر ماشینمون در اومد .
خلاصه این نیروی چسبونک که توی فیزیک دبیرستان دو نوعه ایستایی و لغزشی خیلی کارا میکنه که
اگه نکنه واقعا کل نظام هستی بهم میریزه.اینجوروقتاست که به دور و برمون یه جور دیگه نگاه میکنیم .
حالا من دارم این مطالب علمی و فصیح رو میگم نزد شما .اونوقت دو تاپسر الاف اومدن تو این کابین
بغلی دارن اخبار مربوط به فوتبال ایران رو میخونن. کابین اینوریم که ناجور مشغوله چته کلا مستغرق
شده.... ومن هم کم کم میخوام برم .
گر در یمنی چو با منی پیش منی و چون پیش منی چو بی منی در یمنی
قربان همه سبزی خاتون